سفارش تبلیغ
صبا ویژن
دانشمند می تواند هنگامی که از چیزی که نمی داند پرسیده شود، بگوید : «خدا داناتر است» و برای غیر دانشمند این حقّ نیست . [امام صادق علیه السلام]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :39
بازدید دیروز :14
کل بازدید :446285
تعداد کل یاداشته ها : 93
103/2/15
11:35 ص
مشخصات مدیروبلاگ
 
سید جواد موسوی[2]
اینجانب سید جواد موسوی از اهالی روستای بداغ آباد ار توابع شهرستان مبارکه ودر نزدیکی زرین شهر دوست دارم تا بااین وبلاگ نام زادگاه خود وسایر همروستایی های خود به جهان معرفی کنم وامید وارم بتوانم با ورود به دنیای مجازی کسب دانش کنم

خبر مایه
لوگوی دوستان
 


 

این شعر از دوست گرامی سید رزاق موسوی است که در مورد بداغ آباد و ویژگی های روستایمان سروده است

صفا دارد که اینجا را ببینی

 زصوت بلبلان ساکت نشینی

نشینم بر لب این رود امروز

 سرودم شعر از یهر دیروز

همی انم که روستایم کهن بود

 مساجدش هویت این سخن بود

قلعه ای داشت به هر گوشه ای برج

 که چون مخروبه گشت افتاد از اوج

به زیکلالا وسه پسونش نظر کن

برو بنشین آنجا سرفه سر کن

به نام حق گذر کن ازطاق بستان

 شوی مستانه آن راز بستان

عجب با صفا باشد محله

 برنج دل ربا باشد در محله

خزینه داشت حمام قدیمیش

کرم رحمت کند با بوته چینیش

گذر چون میکند زاینده رودش

 فلک را کر کند جوش وخروشش

بیابانش همه بکر وتمیزند

 زکوه آب سنجدی آبشارش ریزند

جنوبش کوهی دارد رختخوابی

 دلد می خواهد روی آن بخوابی

کنار رودخانه هر روز گذر کن

 بزن آبی به صورت گریه سر کن

صفا دارد دم دروازه هایش

که راه آهن شده مانع کارش

که گاهی زند بوق قطارش

نی دانم چه گویم من جوابش

به صحرا می روی کوئی بهشت است

تمام مزرعه ها زیر کشت است

همه اهل محل تقوا دارند

غم هجر علی در سینه دارند

محرم چون نمایان می شود ماه

جوانان مشکی پوشند مثل زهرا

نژادی از بنی هاشم دارند

 محرم تعزیه هم می سرایند

زبان زد شد عزداری آن ها

که یک دست می شوند از بهر طاها

شهیدانی به خون خفته دارند

سر مزار آن ها گل می آرند

جوانانش دلاور مرد هستند

به عشق دین احمد حق پرستند

جوانان محله بی نظیرند

 برای یاری حق می ستیزند

همی دانم جوانانش عزیزند

ز مهر مادراشان اشک می ریزند

کمی شعر از بداغ آباد سرودم

ز رحمت خدا غافل نبودم

تمام شعر سید رزاق سرودست

 بجز عشق علی کارش نبودست

البته اشکال وزن وقافیه ی آن را رفع خواهد کرد نظر یادتون نرود


88/3/24::: 2:22 ع
نظر()
  
با تشکراز وبلاگ خوب وفرهنگی حامیان میر حسین در ایمان شهر
 
 
 
 
 
 
 
 
 
به هیچ کس نمی گویم که به چه نامزدی رأی بدهد یا ندهد
 
 به هیچ کس نمی گویم که به چه نامزدی رأی بدهد یا ندهد

خبرگزاری فارس: حضرت آیت‌الله خامنه‌ای چهار نامزد انتخاباتی ریاست جمهوری را به مراقبت کامل برای جلوگیری از بروز دشمنی و کینه توصیه مؤکد کردند و افزودند: اختلاف نظر در مسائل گوناگون طبیعی است اما نامزدها و هوادارانشان در سخنرانی ها و اجتماعات بگونه ای عمل کنند که کارها با برادری و مهربانی و بدون اشکال پیش برود.


  

حکایت نا خدا وپیرمردد

یک کشتی بود که در آن یک ناخدای جوان و باسواد و یک خدمه پیر و بی سواد مشغول به کار بودند.

پیرمرد هر شب بعد از کار به کابین ناخدا میرفت و به سخنان مرد جوان گوش میداد. یک شب ناخدای جوان رو به پیرمرد کرد و گفت: آیا زمین شناسی خواندهای؟

پیرمرد پاسخ داد: نه استاد من هیچ وقت به مدرسه و دانشگاه نرفتهام.

ناخدا: پیرمرد، تو یک چهارم عمرت را از دست دادهای.

پیرمرد ناراحت و غمگین به اتاق خود بازگشت و با خود در این فکر بود که مطمئناً ناخدا درست میگفته و او یک چهارم عمر خود را از دست داده است.

شب بعد باز پیرمرد به اتاق ناخدا رفت.

ناخدا امشب پرسید: -ای پیرمرد آیا اقیانوس شناسی خواندهای؟

-ای استاد اقیانوس شناسی چیست؟ من که درسی نخواندهام.

- ای پیرمرد، پس تو نیمی از عمرت را از دست دادهای.

پیرمرد باز هم غمگین و ناراحت به اتاق خود برگشت و باز در این فکر بود که مطمئناً ناخدا درست میگفته و او نیمی از عمر خود را از دست داده است.

ادامه ی داستان در ادامه ی مطلب



  

عزیزان برای مطالب وعکس های جدید ومطالب خواندنی

به وبلاگ به روز من به آدرس زیر مراجعه کنید

http://www.bodaghabad.blogfa.com

یا وبلاگ های دیگر من سر بزنید

http://www.yad87.blogfa.com 

کمیسیون یاددهی ویادگیری آموزش وپرورش زرین شهر

http://www.sh13422.blogfa.com 

مدرسه ی راهنمایی شریعتی زرین شهر


  
  
شکیبایی با دیگران، عشق است. شکیبایی با خود، امید است. شکیبایی با خدا، ایمان است، چراکه بعضی از بزرگترین هدایای خداوند، دعاهای بی‌جواب است.
و من یاد گرفته‌ام از خدا تشکر کنم که دعاهایم را با «نه» یا « حالا نه» پاسخ دهد.
او می‌گذارد که سختی‌های زندگی را تجربه کنیم تا درس‌هایی بیاموزیم که در هیچ شرایط دیگری نمی‌توانستیم یاد بگیریم.
یاد گرفتن این درس‌ها به معنای انکار احساس ناراحتی نیست، بلکه یافتن مفهومی است که در زیر آن احساس وجود دارد. اما خداوند هرگز به ما رویایی نمی‌دهد که توان تحقق بخشیدن بدان را نداشته باشیم.
اما از این سخنان زیبا که بگذریم، که بی‌شک هر کدام در بخش‌هایی از زندگی‌مان کارکردهای خاص خودشان را خواهند داشت. آنچه از همه مهمتر است شناخت عقلانی و صحیح از زندگی و شخصیت خودمان است، که حتی از ایمان نیز مهمتر است. ایمان بدون شناخت به احساس ورزیدن‌های کور و افراطی می‌انجامد.
این دعا را همیشه دوست داشته‌ام: خدایا به من بینشی عطا کن تا آنچه را نمی‌توانم تغییر دهم، بپذیرم و شهامتی، تا آنچه را می‌توانم تغییر دهم و خردمندی‌ای تا تفاوت میان آن دو را بازشناسم.
وبلاگ جامعه شناسی"  به نقل از کتاب "من + لبخند = خدا

88/3/7::: 1:51 ص
نظر()