سفارش تبلیغ
صبا ویژن
خدایا به تو پناه مى‏برم که برونم در دیده‏ها نیکو نماید و درونم در آنچه از تو نهان مى‏دارم به زشتى گراید ، پس خود را نزد مردم بیارایم به ریا و خودنمایى که تو بهتر از من بدان دانایى ، پس ظاهر نکویم را براى مردمان آشکار دارم و بدى کردارم را نزد تو آرم تا خود را به بندگان تو نزدیک گردانم ، و از خوشنودى تو به کنار مانم . [نهج البلاغه]
لوگوی وبلاگ
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :111
بازدید دیروز :14
کل بازدید :446357
تعداد کل یاداشته ها : 93
103/2/15
11:27 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
سید جواد موسوی[2]
اینجانب سید جواد موسوی از اهالی روستای بداغ آباد ار توابع شهرستان مبارکه ودر نزدیکی زرین شهر دوست دارم تا بااین وبلاگ نام زادگاه خود وسایر همروستایی های خود به جهان معرفی کنم وامید وارم بتوانم با ورود به دنیای مجازی کسب دانش کنم

خبر مایه
لوگوی دوستان
 


امام صادق علیه السلام نامش جعفر لقبش صادق و کنیه اش

ابو عبدالله بود نام پدر ایشان امام محمد باقر (ع) و نام مادرشان ام فروه بود

تاریخ ولادت ایشان ?? ربیع الاول سال ?? هجری قمری در شهر مدینه بود ایشان

?? سال از عمر پر برکتشان را به امامت پر داختند ودر سن ?? سالگی یعنی در

?? شوال سال ??? هجری قمری به شهادت رسیدند

علت شهادت ایشان مسمومیت توسط زهر به دست منصور دوانیقی لعنت الله

علیه و آرمگاه و حرم ایشان در قبرستان بقیع است

هرچند که در بقیع حرم نیست                        از بارگاه و ضریع خبر نیست

اما از امام صادق(ع) ?? گل به یادگار ماند که ? پسر و? دختر می باشد و فرزند

برومند ایشان امام موسی کاظم (ع) می باشد

اما نحوه ارشاد و امامت امام جعفر صادق (َع) همزمان با پایان دوره حکومت بنی

امیه و اغاز حکومت عباسیان بود و با توجه به زمان مناسب این دوره امام صادق

دارای شاگردان فراوانی بود

شاگردان ان حضرت به دو دسته تقسیم می شدند: با واسطه و بی واسطه

که از جمله شاگردان با واسطه می توان به امام شافعی ،ابو حنیفه اشاره کرد

و شاگردان بی واسطه به مالک بن انس ، ابو سفیان ثوری، جابربن حیان

اما مذهب از ان جهت که این امام همام به تربیت شاگردان فراوان  و احادیث

فراوان به جا مانده از ایشان مذهب ما را مذهب جعفری می گویند و امام صادق

حق فراوانی بر گردن شیعه دارد

مصیبت در مورد شهادت امام صادق:

منصور دوانیقی ملعون از فعالیت های امام صادق (ع)بسیار نگران بود و همواره ان

حضرت رامورد اذیت و ازار قرار می داد

او برای فرماندار مدینه ومکه حسن بن زید پیام داد که خانه جعفر بن محمد

 علیه السلام را بسوزان!

او نیز این دستور را اجرا کرد و خانه امام (ع) را اتش زد که اتش ان تا به راهرو خانه

سرایت کرد،امام صادق (ع)بیرون امد ومیان اتش گام بر می داشت و می فرمود:

منم فرزند اسناعیل که فرزندانش مانند رگ و ریشه در اطراف زمین پراکنده اند

منم فرزند ابراهیم خلیل خدا،

شبی به دستور منصور امام صادق (ع) را در نیمه های شب با سر برهنه و بدون

روپوش به حضور او اوردند منصور با کمال جسارت و خشونت به ان حضرت گفت:

ابا جعفر تو با این سن و سال شرم نمی کنی که خواهان ریاست هستی و

می خواهی میان مسلمین فتنه و اشوب بپا کنی ؟

سپس شمشیر خود را از غلاف بیرون کشید تا گردن امام را بزند ناگاه

رسول خدا (ص) را در برابر خود دید شمشیر را در غلاف گذاشت این اتفاق

تا سه بار تکرار شد و منصور از قتل امام منصرف شد و سر انجام منصور به وسیله

انگوری که ان را به زهر الوده کرده بود امام صادق (ع) را مسموم کرد از ان روز به

بعد حال ان حضرت بد شد و روز به روز لاغرتر می شدند تا اینکه ان زهر

 گوشت های بدن ان حضرت را از بین برد و حضرت دنیا را وداع گفتند

چند حدیث از امام صادق (ع):

امام صادق فرمود: المتقون ،شیعیان امام علی (ع) هستند و غیب همان حجت

غایب است

 امام صادق فرمود:   بهترین عبادت همواره اندیشیدن درباره خدا و قدرت اوست

 امام صادق فرمود:هر کس بمیرد و امام زمانش رزا نشتاسد به مرگ جاهلیت مرده است

امام صادق فرمود:خداوند به عدالت و داد خویش نشاط و اسایش را در یقین و رضا قرار داده

 و غم وانده را در شک و نا خرسندی

و حال با این همه حق امام صادق (ع) بر شیعیان باید انچنان عزاداری کنیم که

برای همام حسین عزاداری می کنیم

من نیز این مصیبت را به امام زمان علیه السلام و همه شیعیان و عالمان و عرفان

تسلیت عرض می کنم


88/7/21::: 1:25 ص
نظر()
  
  
توی این دنیا هر روز و هر لحظه اتفاقاتی می‌افته که شاید کوچک به نظر بیاد، اما خودشون باعث به وجود آمدن اتفاقات یا تفکرات بزرگ‌تری می‌شوند. گاهی اوقات یک اتفاق کوچک باعث می‌شه که از بعضی از دل مشغولی‌هات دل بکنی! باعث می‌شود چند روزی از بعضی چیزها دور بشی...

هر اتفاقی که می‌افته جایگاه تولد اتفاق بعدی می‌شه. همه‌چیز به هم مربوطه. همه چیز و همه کس دست به دست هم می‌دهند تا تو رو برسانند به مقصد! همه چیز اتفاق می‌افته تا تو رو وادار کنه که به اون اتفاق بزرگ فکر کنی. به منشا و به وجود آوردنده‌ی اون اتفاق بزرگ. اونم یه تفکر بزرگ!

گاهی لازمه از خیلی چیزها دست بکشی. توقف کنی و کمی‌ به ذهنت بها بدی. به این فکر کنی که گاهی اوقات برای پیدا کردن خودت و زندگی‌ات، تنهایی برات از نون شب هم واجب تره! به اینکه کی هستی و چی کار می‌کنی؟ چرا تو داری نفس می‌کشی؟ کی می‌خواد تو باشی؟ این‌ها شعار نیست. حرف‌های تکراری هم نیست. تکرار اونه که هر بار اتفاق بیفته و هیچ تاثیر جدیدی نداشته باشه.

ما قدرت تفکر داریم. می‌بینیم، می‌شنویم، حس می‌کنیم و فکر می‌کنیم... این تمام اون چیزیه که باید به خاطر خودمان و رضای خالق انجام بدهیم.
سید جواد موسوی بداغ آبادی

  
  

آموزش رایانه

 در قالب 10  درس جدید

به ادامه ی مطلب بروید

یاددهی یادگیری  زرین شهر سید جواد موسوی بداغ آبادی


  
  
تربیت کردن:

تربیت کردن، مثل راه است، طی باید کرد.

تربیت کردن، مثل مساله است حل باید کرد.

تربیت کردن، تعهد است، عمل باید کرد.

تربیت کردن، مثل باغبانی است، عشق باید ورزید. 

تربیت کردن، دراز مدت است، صبر باید کرد.

تربیت کردن، دشوار است، تحمل باید کرد

تربیت کردن، راز است، کشف باید کرد.

تربیت کردن، هدیه است، قبول باید کرد.

تربیت کردن، تفریح است، بازی باید کرد.

تربیت کردن، مثل قالی بافتن است، گره باید زد.

 محروم نکنیم:

طبیعت بهترین درسها را به بچه ها می دهد. ان ها را از طبیعت محروم نکنیم.

دوستان، بهترین راه اجتماعی شدن را به فرزندانمان می اموزند، انها را از داشتن دوست محروم نکنیم.

صحبت کردن در جمع، بهترین راه برای ابراز وجود است. بگذاریم فرزندانمان فرصت سخن گفتن در جمع را داشته باشند.

کتاب، بهترین راهنما برای فرزندان است، ان ها را از ابتدای زندگی با کتاب اشنا کنیم.

 هنر، بهترین راه برای بیان خویشتن است. فرزندانمان را با هنرهای مختلف اشنا کنیم.

سید جواد موسوی یاددهی یادگیری برداشت با ذکر وبلگ ونام مشکلی ندارد